حمیده ذاکری | شهرآرانیوز؛ از تساوی حقوق زن و مرد، بازگشت حقوق ازدسترفته زنان به آنان و اصطلاحاتی از این دست، در دهههای اخیر در رسانهها زیاد شنیده میشود و در اذهان عمومی سراسر جهان به آن اهمیت میدهند. در این میان، دین اسلام از ادیانی است که خود را پیشرو و مدعی در حوزه حقوق زنان میداند؛ زیرا براساس آموزههای آن، زن و مرد در مقام انسانیت با هم برابر هستند و در نزد خدا به یک گونه داوری خواهند شد.
همچنین دین اسلام در دورانی که زن جایگاه اجتماعی نداشت و حتی جزو اموال مرد تلقی میشد، برای او حق و حقوقی را پیشبینی کرد؛ حق و حقوقی که وجود تفاوتهایی در آن، باعث بروز پرسشها و شبهههایی شده است، تاآنجاکه چرایی تفاوت حق ارث زن با مرد، یکی از سؤالهای قدیمی و بسیار معروف در این حوزه است.
شاید شما هم در زمان مواجهه با برخی از این قوانین به این سؤال رسیده باشید که بهراستی چرا دین اسلام که همیشه بر مساوی بودن حقوق زن و مرد و همچنین اهمیت به عدل و عدالت تأکید کرده است، در این حوزه حق کمتری برای زنان قائل شده است؟ در ادامه، پاسخ این پرسش را با هم بررسی خواهیم کرد.
در ابتدا خوب است بدانید که سؤال از حکم ارث زن تنها یک سؤال امروزی نیست؛ بهطور مثال در روایتى از امامصادق (ع) آمده است که «ابنابیالوجاء» که از ملحدان (کافران) قرن دوم هجری است و شبهاتی درمورد توحید، معاد و اصول اسلام دارد، روزی میگوید: «چرا زن بیچاره که از مرد ناتوانتر است، دو سهم ببرد؟ این خلاف عدالت و انصاف است».
امامصادق (ع) در پاسخ او فرمودند: «دلیلش آن است که اسلام، سربازی و جهاد را از عهده زن برداشته و همچنین، مهریه و نفقه را به نفع او بر مرد، لازم شمرده است و در بعضی جنایات اشتباهی که خویشاوندان جانی باید دیه بپردازند، زن از پرداخت دیه و شرکت با دیگران معاف است.
از این نظر سهم زن در ارث از مرد کمتر شده است». (حرعاملى، وسائلالشیعه، ج ۲۶، ص ۹۳). در روایت دیگرى از امامصادق (ع) بر این نکته تأکید شده است که پرداخت مهریه ازسوى مرد به زن، جبران نقصان ارث زن است. (شیخصدوق، عللالشرایع، ج ۲، ص ۵۷).
با نگاهی به تاریخ اسلام درخواهیم یافت آنچه در اسلام درباره ارث برای زنان تعیین شده است، تصمیمی روبهجلو بوده است. در آن زمان، زنان از ارث محروم بودند و تمام میراث متوفی به پسرانش منتقل میشد، اما اسلام، قوانین جاهلی را کنار گذاشت و زن را در زمره وارثان قرار داد و همچنین به زنان، حق تملک و تصرف در اموال و استقلال مالی عطا کرد.
ازسوی دیگر لازم است برای بررسی این سؤال که «آیا در این قانونگذاری حقی از زن نادیده گرفته شده است یا نه»، بهجای نگاه کردن به یک قانون، نگاهی جامع به همه حقوقی که برای زن و مرد درنظر گرفته شده است، بیندازیم.
با اینکه در ظاهر ارث مرد دوبرابر ارث زن است، وظایفى که برعهده مردان گذارده شده است، موجب میشود در عمل، نیمى از درآمد آنان صرف زنان شود.
مرد باید هزینه زندگى همسر خود را طبق نیازمندى او از مسکن و پوشاک و خوراک و سایر لوازم بپردازد و هزینه زندگى فرزندان نیز برعهده اوست، حتى اگر شأن زن و موقعیت او اقتضا کند تا خدمتکارى را استخدام کند و خودش هم توان مالى پرداخت مزد او را داشته باشد، بازهم پرداخت حقوق و مزد خدمتکار برعهده مرد است. (ساوجى، مریم، حقوق زن در اسلام و خانواده، ص ۱۱۳).
در مقابل وظایفى که مرد برعهده دارد، زن از پرداخت هرگونه هزینهاى معاف است و حتى برای تأمین مخارج خود ازقبیل پوشاک، خوراک و... هیچگونه مسئولیتى ندارد. به عقیده کارشناسان، باتوجه به این توضیحها مشخص میشود که این اختلاف، لازمه توازن و تعادل میان ثروت زن و مرد است.
قوانین حقوقی دیگری نیز در اسلام وجود دارد که برپایه آن، چنین حقی یعنی برداشتن تأمین هزینههای همسر از دوش مردان برای آنها وضع نشده است.
باتوجهبه این قوانین، میتوان علل نصف بودن ارث زن را بررسی کرد. مهریه یکی از این حقوق است. همانطور که میدانید، در هنگام انعقاد عقد ازدواج، مرد مکلف میشود مهریهای برای زن درنظر بگیرد و این مهریه را هر وقت زن مطالبه کرد، باید پرداخت شود.
در غیر اینصورت، زن هیچ وظیفهاى دربرابر تمکین در مقابل شوهر ندارد. این یکى از عللى است که در برخى سخنان اهلبیت (ع) به آن اشاره شده است. (قمىمشهدى، محمدبنرضا، کنزالدقائق، ج ۳، ص ۳۴۳).
نفقه، حق دیگری است که برای زنان در مقابل مردان تعریف شده است. بر این اساس، در زندگی مشترک، زن نهتنها هیچ بار مالى را در زندگى زناشویى بر دوش نمیکشد، بلکه درصورت تمایل، حق دارد در قبال کارهاى معمول خود در منزل ازقبیل شیر دادن و پختوپز و... از شوهر خود اجرت دریافت کند.
با وجود این قوانین، ازسوی دیگر دین اسلام مسئولیتهایی را برعهده مردان گذشته است که دربرابرش، زنان را از آن مسئولیتها معاف کرده است. مانند جهاد در راه خدا و....
مرد باید با مال و جان خود جهاد کند؛ چنانکه در آیات قرآن کریم، جهاد با مال مقدم بر جهاد با جان است. مرد باید هزینههاى مربوط به جهاد را خود پرداخت کند. (قاضىطباطبایى، تحقیق در ارث زن از دارایى شوهر، ص ۱۴۳).
همچنین همانطور که در پاسخ امامصادق (ع) در ابتدای گزارش بیان شد، در جنایاتى که خویشاوندان باید دیه بپردازند، زن از پرداخت دیه و همیارى در این امر معاف شده است؛ امری که اگر در علت آن دقت کنیم، نه به معنی جانبداری از زنان است نه بیعدالتی به مردان، بلکه بهدلیل تفاوتهایی است که در طبیعت زن و مرد وجود دارد و اسلام در هنگام تعیین حق و حقوق برای اجرای عدالت به آن توجه کرده است.
با این توضیح، میتوان گفت این حرف چندان بیراه نیست که اسلام درپی تساوی بین حقوق زن و مرد نبوده است، بلکه بهدنبال برقراری عدالت در بین آنان بوده است.
در پایان، توجه به این نکته ضروری است که هرگاه در اثر شرایط خاصى، حمایت بیشترى از زن یا دختر، ضرورى بهنظر آید، صاحب مال با بهکارگیری تدابیرى که در شرع مقدس آمده است، میتواند حمایت لازم را از فرد مذکور به عمل آورد؛ بدین معنا که اگر پدرى احیانا حمایت بیشترى از دختر خود را ضرورى تشخیص دهد، میتواند در ایام حیات خود، قسمتى از اموال خویش را به او هبه کند یا اینکه از محل ثلث اموال خود، مبلغى بیش از سهمالارث را از باب وصیت به دخترش اختصاص دهد.
همچنین لازم به تذکر است که قاعده دو برابر بودن سهم مرد نسبت به زن، یک قاعده کلى نیست، بلکه در شرع و قانون، مصادیقی وجود دارد که در ارث بردن، فرقى میان زن و مرد نیست؛ مانند پدر و مادر میت که هر دو بهصورت مساوى ارث میبرند و فرقى بین آنها وجود ندارد.